فدائیان ولایت

بزرگترین جرم من این است که حرفهایم را زود تر از زمان می زنم . شهید دکترعبدالحمید دیالمه

فدائیان ولایت

بزرگترین جرم من این است که حرفهایم را زود تر از زمان می زنم . شهید دکترعبدالحمید دیالمه

فدائیان ولایت

پیمان نیساری

ولایت مطلقه فقیه(2)

شنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۵۸ ب.ظ

                              


               ولایت فقیه در مقابل حاکمیت غیر دینی         

                      بسم الله الرحمن الرحیم 

.......................................................................................................................

مطلقه بودن ولایت همان کلامی است که امام خمینی (ره) نیز در جمله "ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است" بدان اشاره کرده اند یا خداوند منان د رقرآن کریم کسانی که ایمان آورده اند رابه اطاعت از آنها دعوت می کند "یا ایها الذین آمنوا اطیعوالله واطیعوالرسول واولی الامر منکم " .

واما منظور از مطلقه بودن اینست که ولی فقیه بتواند د رتمامی حوزه ها اعم از سیاسی وفرهنگی و...بدون محدود کردن اختیاراتش ومقید سازی او بتواند مملکت اسلامی را رهبری کند .اما اینجا یک سوال پیش می اید وآن اینکه اگر او رامحدود نکنیم چه فرقی با دیکتاتوری دارد وشاید بگوییم استبداد حاکمیتی پیش می آید .در حالی که اینطور نیست .

اولا"این نوع دید ما شاید بدلیل مقایسه کردن حکومت اسلامی باحکومتهای ماده انگار پیش بیاید در حالی که در شرایط رهبری همانطور که اشاره شد ولی فقیه یک شخص با تجربه –عادل (با تقوای بی هوس)-دلسوز ودانا وآگاه به شرایط زمان است کسی که بطور ارادی گناه نمی کند ودر گناهان صغیره وحتی مکروهات اصرار نمی کند وعدالت برای او لحظه ای نیست وبه صورت ملکه د رآمده وحتی در بعضی تاحد عصمت نیز پیش می رود والبته عصمت ذومراتب است وعصمت مطلقه مخصوص چهارده معصوم وبعد ایشان در محضر انبیای الهی است ولی بر فرض شخصی مثل سلمان فارسی که پیامبر(ص) می فرمایند که "سلمان منا اهل البیت " نیز در حد عصمت بوده ویا اشخاصی چون حضرت معصومه (س) وحضرت ابوالفضل (ع) نیز نمونه اعلای آن هستند ونیز برخی امام زاده ها نیز همینطوری اند وجای شکی را در باره امکان  معصوم بودن غیر امام وپیغمبر نمی گذارد. اما برویم سراغ اصل مطلب .کسی که چنبن ویژگی هایی دارد هیچ گاه قابل مقایسه باسایر حکام نیست که به محض رسیدن به قدرت در صدد این هستند که مردم رابه زیر یوغ خود بیاورند وحکومتشان چند صباحی ادامه یابد .ولی فقیه با چنین صفات اعلایی حتی تمایلی به حکومت کردن ندارد وآنرا مسئولیت بزرگی می داند ولی چون در هر زمان تنها یک نفر اصلح برای رهبری وجود دارد وبقیه علما در حد صالح اند لذا با روی آوردن تکلیف بر انسان اگر از آن شانه خالی کند جوابی برای پروردگار متعال نخواهد داشت لذا با این شرایط ولی فقیه چنین مسئولیتی را قبول می کند چون آنرا از جانب خداوند منان وامام زمان(س) می داند لذا برایش روز وشب معنا ندارد حتی در حالات امام خمینی (ره) که توسط یک مستند ساز خارجی تهیه شده بود ودر تلوزیون نیز پخش شد آمد که امام روز وشب خود را وقف اسلام کرده بود ودر شبانه روز فقط 2 ساعت می خوابید واین برای شخص بنده خیلی عجیب واثر گذار بود امام خامنه ای نیز همینطور هستند وحتی مسئولیتشان سنگین تر از امام خمینی (ره) است . اینها که گفته شد برای تقریب ذهن بود تا تفاوت ولی امر مسلمین با حکام طاغوتی مشخص شود .در پاسخ به سوال دوست عزیزم قانونی که شما از آن پرسیده اید اگر بگوییم که همان قانون الهی است که باید عرض کنم که ولی فقیه اصلا" برای اجرای احکام الهی مامور است ولی اگر یک قانون ناقص باشد وبخواهیم ولی فقیه را محدود به آن قوانین ناقص ودر برخی مواقع مغایر با شرع کنیم این ایراد دارد مثلا" ولی فقیه در آین شرایط نمی تواند مجری  احکام الهی باشد ونیز به دلیل ناقض وناقص بودن قوانین-پیشرفت مورد نظر اسلام حاصل نمی شود ولی بحمد الله در مملکت ما همانطور که حضرت آقا نیز اشاره می کنند قانون فصل الخطاب است. کلام رهبری نیز فصل الخطاب است  چون عین قانون است وقانون عین ولی فقیه .همان شیوه ای که خداوند متعال در باره امام (رهبراسلام ) وقرآن (کتاب قانون)ایجاد کرده وامام معصوم مفسر قرآن است .امام خمینی(ره) می فرمایند که اگر قرآن بخواهد به صورت یک انسان مجسم شود به صورت امیرالمومنین علی (ع) تجلی می کند ویا پیامبر می فرمایند :"علی مع الحق والحق مع علی ". البته شاید این سوال پیش بیاید که مثلا"در طول تاریخ افرادی مثل یزید حاکم شده اند چگونه می توانیم چنین جمله ای را در باره ی چنین شخصی بگوییم در پاسخ باید گفت که ما معتقدیم که که این جمله شمولیت دارد ولی نه برای هر حاکمی بلکه برای حاکمی اسلامی  که به طور مکشوف(ولی فقیه) به حکومت می رسد صادق است در باره مکشوف بودن در گزارشات بعدی مطالبی خواهم آورد (ان شا الله) .

در سوال سوم دوستمان که اگر حکومت در دست یک نفر جمع شود فساد می آورد :این در صورتی ممکن است که انسان خودش را محور قرار دهد وبرای ارضای منویات خودش کار بکند شخصی مثل حضرت سلیمان که بر تمام دنیا حکومت می کرد با اینکه در مقام قرب وعصمت پایین تر از ائمه اطهار بوده است باز توانسته بدون ایجاد فساد کل دنیا را اداره کند پس برای اداره دنیا عقل وتقوا کافی است وولی فقیه با این شرایط وبا عنایات ویژه وخاصه امام زمان (س)(حجت خداوند منان ) تا حد توان مملکت اسلامی را اداره می کند البته افرادی چون بخت النصر ونمرود نیز برتمام دنیا حکومت داشته اند ولی چون طاغوت بودند فساد به بار آورده اند والا اگر از هوای نفس پیروی نشود وبه تکلیف عمل شود ولی فقیه در محضر خداوند بری الذمه خواهد بود حکومت کردن وجمع شدن آن در دست یک نفر ولی فقیه مشروع   نه تنها فساد آور نیست حتی تعالی بخش نیز است وتجلی عینی رسالت انسان بر روی زمین است وآن خلیفه الله بودن انسان است  واین بیان که امر رهبری باید شورایی باشد وگویندگان آن به آیه "وشاورهم فی الامر ..." استناد می کنند امری عیر عقلی وتفسیر به رای کردن قرآن است چرا که این یک امر واضح عقلی است که برای اجتناب از تعدد اوامر وجود فقط یک  رهبر در جامعه لازم وکافی است که البته مشورت گرفتن ولی فقیه از افراد متخصص متعهد دلسوز  برای آگاهی از اوضاع برای اتخاذ تصمیم نهایی که مصلحت اسلام را داشته باشد امری بدیهی وحتی تکمیل کننده مقوله عقل ونیز آگاه بودن به زمان برای ولی فقیه می باشد .

                                                                    والسلام علی من اتبع الهدی                                                                 


  • پیمان نیساری

نظرات  (۱)

گفته اید یک شخص بی هوس مگر شخص بی هوس هم داریم؟
پاسخ:
منظور شخصی است که از هوای نفس پیروی نمی کند واگر یک حالت معنوی در انسان تقویت وملکه شود به  اخلاق وصفت تبدیل می شود لذا می توان گفت شخص بی هوس وجود دارد 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی